- طمع کار
طماع، حریص
معنی طمع کار - جستجوی لغت در جدول جو
- طمع کار
آزمند، آزین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توقع بی جا، آرزوی باطل، خواهش چیزی که ممکن نباشد، برای مثال طمع خام بین که قصۀ فاش / از رقیبان نهفتنم هوس است (حافظ - ۱۰۳)
(طَ مَ)
لغت نامه دهخدا
طامع. طماع. حریص:
پیش راه حرص پیری چوب نتواند گذاشت
بیشتر دست طمعکار از عصا گردد بلند.
صائب.
- امثال:
طمعکار رنگش زرد است
پیش راه حرص پیری چوب نتواند گذاشت
بیشتر دست طمعکار از عصا گردد بلند.
صائب.
- امثال:
طمعکار رنگش زرد است
روکش کار کسی که تنکه نقره و طلا بر روی مس و آهن می چسباند، منافق مکار. یا ملمع کار شیطانی. کسی که باطل را در لباس حق جلوه دهد
پارسی است تلا کار زر کار زر گر آن که با طلا کار کند تذهیب کننده مذهب، چیزی که کار نقش و نگارش را از طلا ساخته باشند خانه طلا کار شمشیر طلا کار. چیزی را که کار نقش و نگارش از طلا باشد
